دنیای فوتبال-interview

فریدون زندی : مشکل من حسود ها هستند !

 


مصاحبه : سعید اکبری-دنیای فوتبال

عکس : جاوید نیکپور 

Read English Translation


 بعد از جام ملت‌ها، ناپدید شدی. همه دنبالت بودند ولی کسی نمی‌توانست تو را پیدا کند


 از اول، سال برای من سخت بود. هی همه زنگ زدند، برو این ور برو آن ور. منم هی دیوانه شدم. (با خنده) چند تا پیشنهاد شد. پیشنهاد به من گفتند ولی گفتم نمی‌آیم. مثل اینکه خیلی بهتر از قبرس بود ولی هر چی پیشنهاد رسید، درست نشد. بعد وقت گذشت، وقت گذشت. همه‌چیز خراب شد. این برای قبل بوده. نمی‌خوام از قبل حرف بزنم. می‌فهمی چی می‌گم؟ می‌فهمی که؟ ولی من دوباره می‌خواستم فوتبال بازی کنم. دوباره می‌خواستم. رفتم تمرین کردم. تو باشگاه (آپولون) ماندم. دو ماه آمد، بعد قرارداد پنج ماه آمد. سال پیش بد بود. من نخواستم دوباره بد بشه، رفتم قرارداد فصل بعد را بستم اما برای خارج آزادم. می‌توانم برم. اگر چیزی آمد دیدی من رفتم. یعنی می‌فهمی که چی می‌گم؟

 
  دقیقا. تو در جام ملت‌ها خوب بازی کردی. جزو بهترین‌ها بودی همه فکر می‌کردند بعد از جام ملت‌ها به یک تیم خوب می‌روی و دوباره با آمادگی به تیم‌ملی دعوت می‌شوی ولی ...

 چند تا چیز از اول بود. شاید شرایط خوب نداشتم.

 

بیشتر بخوانید ....

Zandi : Some jealous people are my problem

 

 

You got disappeared after the AFC07 Cup, everybody was looking for you, but nobody could find you

 

It was a difficult year for me from the beginning, I had too many calls giving me different offers. I just got mad! (laughing) I declined some offers. They were better than Cyprus though, but without results. After a while, everything got ruined, this has happened to me before. Anyway, I don’t want to talk about the past. You know? I just wanted to play football again. I still participated in Apollon trainings. Last year was a dark year to me. I didn’t want to experience the same thing this time, so I signed my contract [Alki], but I’m still a free transfer player and I can join the teams abroad

 

You had a decent presence in AFC07 Cup, you were one of Iran best players, everybody thought you would join a top level club after the competitions and you’ll be invited to the national team

 

There were many factors involved in this issue. Maybe I wasn’t in a good situation

 

Read Continue


 

ولی می‌دانیم دلال‌ها همه‌چیز را خراب کردند...
 آره، گفتی. من یکی ایجنت نداشتم که. خیلی به من زنگ زدند. گفتند فری بیا برو اینجا. ولی من یک ایجنت رسمی داشتم، گفتم با او هماهنگ کنید. این کار فوتباله دیگه اما همه‌چیز خراب شد. تو جام ملت‌ها خوب بازی کردم ولی پست من، پست من نبود. اصلا همین مشکل من با چند تا باشگاه شد. یکدفعه گفتند چرا اینطوریه. چرا فری داره دفاع بازی می‌کنه؟ چرا شماره 10 نیست؟ چرا شماره 10 یکی دیگه است! این مشکل کوچک نیست ولی من در جام ملت‌ها می‌خواستم بازی کنم. از روی بانک (نیمکت) که بهتر بود. نه؟ خب، پست من تو ایران هافبکه. شاید الان عقب بازی کنم، شاید هافبک بازی کنم. آدم که نمی‌داند!‌ می‌دونی چیه؟ آدم که تصمیم نمی‌گیره. مربی می‌گه کجا بازی کنی. من نمی‌دانم چی باشم. شاید الان عقب میشه و شاید هم نمی‌شه...


  بعد از اینکه از جام ملت‌ها برگشتی، پیشنهاد خوبی به تو شد؟
(با مکث) بهتر که از قبرس داشتم. یعنی بهتر بود ولی آن موقع خوب نبود برای من. واسه اینکه اینقدر چیز گفتند. گفتند بیا اینجا، برو آنجا. هی زنگ زدند. اگر آن موقع می‌شد که رفته بودم. می‌دانی چی می‌گم؟ اگه الان می‌گفتند برو آنجا می‌رفتم.


  در ماه‌هایی که بی‌باشگاه بودی، چه‌کار می‌کردی؟وضع تمرین چطور بود؟ تنها تمرین می‌کردی؟
 آره. اول 2، 3 ماه با تیم، اصلا نه. فقط رفتم با خودم دویدم. از این هم خبری نبود. تو که نمی‌دانستی. هول نداشتم بروم یکجا بازی کنم. واسه همین گم شدم. کسی نمی‌دانست فریدون کجاست. با آپولون شروع کردم به تمرین. قرارداد نداشتم که. دوستم در آپولون بازی می‌کرد، باشگاه اجازه داد بروم تمرین. یک ماه تمرین کردم بعد مربی اسرائیلی آوردند. من گفتم چه کنم، بعد نرفتم. می‌دانی، آدم یک ماه یا سه ماه تمرین کند ولی تنها، چه می‌شود؟ سه ماه با توپ بازی نکنی خیلی سخت است. من اینجوری رفتم آپولون. بعد آمدم بیرون. باشگاه آپولون گفت زندی بازیکن خوبی است ولی هنوز آماده نیست. این مشکل من بود. گفتم الان 5 ماهه خودم را آماده کنم. گفتم اینطوری خودم را نشان بدهم. چند تا پیشنهاد از خارج داشتم ولی خودم می‌خواستم قبرس بمانم. پول خوب می‌داد. رفتم المپیا ولی می‌دانی چیه؟ الان پیشنهاد خوب بدهند می‌روم خارج.


در المپیا کوس دو گل زدی، ظاهرا آماده شده بودی...
 نه ببخشید، من چهارتا زدم. 10 تا بازی کردم. المپیا خوب بود واسه من. چهار تا گل زدم، شش تا پاس گل دادم. الان نمی‌دونی... من ستاره تیم شدم. دریبل زدم. آره، خوب بودم ولی می‌دانی که لیگ زود تمام شد.


  الان یک ماه‌ونیم است لیگ تمام شده. حالا تو از نظر بدنی چطور هستی؟
می‌دانی، این هم دوباره مشکل من است. برای همین رفتم المپیا تا آماده بشم ولی لیگ زود تمام شد. بازی‌ها ته کشید. دوباره من تمرین نکردم. باید اینجا آماده بشم. تو که دیدی، هنوز خیلی آماده نیستم ولی ان‌شاالله این هفته برای من خیلی مهم است. الان بازی با زامبیا من مستقیم رفتم تو بازی. اصلا تمرین نکرده بودم. مصدومیتی کوچولو برای پایم پیش آمد. بعد بازی زامبیا شد ولی این هفته مشکلی نیست. هیچ چی مشکل نیست.


  تیم‌ملی فعلی با تیم‌ملی جام ملت‌ها چقدر فرق کرده؟ چه تفاوتی می‌بینی؟
 بازیکن خیلی عوض شده. خیلی بازیکن هست که من نمی‌شناسم. اولین بار دیدمش ولی بعضی‌ها هستند. خب، الان نمی‌تونم بگم چه تیمی بهتر است. فکر کنم تو تمرین می‌بینم چند تا بازیکن خوب هستند ولی نمی‌تونم بگم کدام تیم خوبه، این یا آن. 


  علی دایی دوباره تو را به تیم‌ملی دعوت کرد. کار با او چطور است؟
 از اول که بر می‌گرده قبلا، مشکل نداشتیم. دایی بازیکن بود، کاپیتان بود. ما مشکل نداشتیم. دوست بودیم ولی الان یک چیزی هست که دایی مربی شده. باید آدم عوض بشه. بازیکن که مربی می‌شه باید عوض بشه. می‌دونی چی می‌گم؟ باید بیشتر جدی بشه. الان من فکر می‌کنم دایی مربی خوبی هست. هرچی می‌گه... دیسیپلین داره. این تو تیم‌ملی خیلی مهمه. اگر دیسیپلین نداری که فایده ندارد. فکر کنم، البته فکر کنم‌ها!

 
  بعد از جام‌ ملت‌ها یک‌بار دیگر به تیم‌ملی دعوت شدی، ولی چرا نیامدی؟
 آره نیامدم. اول فکر کردم چیزی نبود. مربی نبود. فدراسیون درست شده، نبود. همین الکی یک بازی دوستانه درست کردند. گفتند فریدون بیا. من چی بکنم؟ آماده نبودم. گفتم نه، نه. نمی‌خواهم بیایم. آدم چی بگه؟ هیچ چی درست نبود اما الان علی دایی آمد. همه‌چیز درست شده. گفتم اگر دعوت شوم می‌آیم دوباره. که الان اینجایم! 


 دوست داریم بدانیم هنوز به تیم‌ملی، جدی فکر می‌کنی؟ برای تو دو بار در تیم‌ملی وقفه افتاده، بعد از جام ملت‌ها و قبلش جام‌جهانی. می‌‌دانم بعضی برخوردها تو را اذیت کرد. شاید حالا کمی سرد شده باشی...
 مشکل من اینه که بیشتر خندیدم. حال داشتم واسه اینکه همه بر خوردند با من رفیق شدند اما بعد یک چیز شنیدم، هی شنیدم. البته نه همه، بعضی‌ها گفتند. ببخشید، ببخشید ولی هی پشت‌سر من حرف زدند. حالا یک دیوار مقابل من هست. من یک دیوار دارم با بقیه (دستش را مقابل صورتش می‌گیرد و می‌خندد) می‌دانی، من چه می‌دانم کی درسته کی بد. می‌فهمی چی می‌گم؟ برای همین اینطوری شدم. تو هی می‌گی فری چرا ناراحتی. شاید خودم را آزاد کنم دوباره، ولی یکدفعه بزند تو سر من.


  یعنی طرف مقابل از سادگی‌ات سوء‌استفاده کند؟
 آره، آره راست گفتی. واسه همین خیلی گرم نمی‌گیرم. همش دوست دارم با امیر (شاپورزاده) باشم. بعضی وقت‌ها می‌فهمی که پشت سرت گفته‌اند چرا این آلمانی می‌آید. چرا ایرانی نیست؟ اعصابم خرد می‌شود... می‌دانی که.


  ولی همه اینطور نیستند.
بعضی وقت‌ها. بعضی آدم‌ها. اگه می‌گم بعضی‌ آدم‌ها چون اشتباه نکنی. اینطوری فکر می‌کنند بعد پشت من یک چیز می‌گن. می‌دانی، اگر دوست ندارند من بیایم تیم‌ملی یکدفعه بگن نیا.


  ولی مربی تو را می‌خواهد. اینها که کاره‌ای نیستند.
 من نمی‌گم مربی دوست نداره. من می‌گم ایران باید منو دوست داشته باشه. نه بازور بیایم اینجا، بعد مرا دوست نداشته باشند.


  ولی حداقل مردم و کادرفنی تو را دوست دارند.
 من می‌دانم. می‌فهمم مرا دوست دارند. می‌فهمم اینو ولی الان تو می‌دانی چقدر منو دوست دارند؟ چقدر نمی‌خواهند من بیام اینجا؟ اینو نه تو می‌دانی نه من، ولی می‌بینم تو خیابان خیلی مرا دوست دارند. آره، این درسته.


 همیشه، همه طرفدار تو نیستند. این را که باید بدانی. گروهی از تو تعریف می‌کنند ولی این دلیل نمی‌شود همه از تو تعریف کنند
 می‌دانم، ولی...


  شاید می‌خواهی بگویی حسودی‌ می‌کنند
 آره، آره. همین که گفتی. مشکل من اینه. من نمی‌دانم چقدر است. حسودی منو می‌کنند.


  ولی این حسودی زیاد مهم نیست. مهم این است که «غیر از آن دسته» این مربیان و مردم هستند که تو را می‌خواهند.
 آره، ولی قبلش هم ... می‌دانی، الان خوب شده، ولی امیر قلعه‌نویی که اولش با من خوب نبود. هی با خودم فکر کردم که منو نمی‌خواد.


  ولی بعد از اینکه تو را دعوت کرد گفت یکی از بهترین بازیکنانش هستی.
پس چرا بعد از جام‌جهانی مرا دعوت نکرد؟ مگه جام‌جهانی بد بازی کردم؟
  نه، نه. بعدا بیشتر شد. اول که خوب نبود. این را می‌دانم که بعد، از اول همه‌چیز دوباره خوب شد. من از یک‌جای دیگر دعوت شدم نه از خودش.


  دوست داری حقیقت را بدانی؟ تو دعوت نشدی چون بعد از جام‌جهانی گفتند برانکو بیگانه است و تیم‌ملی را موفق نکرده. چون او تو را دوست داشت، کمی فراموش شدی.
 ولی می‌دانی من چی می‌گم؟ تیم برانکو بهترین بود. از آنجا تا الان هیچ تیمی مثل تیم برانکو نبوده


  خب...
 آره، تیم برانکو خیلی بهتر بود. تو جام‌جهانی پنج، شش تا بازیکن آماده نبودند. مهدوی‌کیا، کریمی، هاشمیان و من. آن یکی یادم نیست. اصلا چهارتا، قبول. ما آمدیم واسه بازی ولی آماده نبودیم. می‌دانی چهار تا یعنی چه؟ تو یک تیم خیلی زیاده چهار تا فیکس آماده نباشن، یعنی تیم خراب شده


  سوال آخر هم در مورد بازی با امارات است...
برای من بازی با امارات اولین بار است. خوب نمی‌شناسم. دو تا بازی از آنها تو تلویزیون دیدم. دو سال پیش بود. فکر کنم از قبلا بهتر شده. باید تو خونه ببریم، بعد ماه چی بشه بازی برگشت. 


  مرسی. حرف دیگری مانده.
 (چشمک) بد ننویسی! 

 

مصاحبه : سعید اکبری-دنیای فوتبال

عکس : جاوید نیکپور

 

 

We know that the dealers ruined everything

 

Yes, In fact I didn’t have only one agent. Many people called me. and gave me some offers from different clubs. But I had an official agent. I asked them to inform him about the offers, this is all about football business, but everything got ruined

I had a good performance during the AFC07 cup, but I didn’t play in my original position. That was exactly the same problem I had with some teams. Suddenly everything changed, everybody questioned my presence, and wondered why I was playing as a left back. They asked Why he isn’t the no10 ?But I wanted to play in AFC07 cup. It was better than sitting on the bench. wasn't it

 my position in the national team has always been a midfielder. And now, I may play as a back or as a midfielder. Who knows?! It’s not up to me, but it’s all about the coach’s decision, you know? I may play as a back this time, or not

  

Did you have a proper offer after the AFC07 cup competitions

 

I had better offers than Cyprus. I mean although they were better than Cyprus but that wasn’t the best I could get at the time, Because, I had too many offers and I was wandered somehow . You know? but If I get those offers at the moment, I would definitely accept them

 

What were you doing during the months that you had no club, how was your trainings?You used to train individually

 

Yes. I had individual training sessions for 2 or 3 months. I wasn’t in hurry to play for a club. So I was disappeared as you mentioned. Nobody knew where I was. I started my trainings in Apollon. I didn’t have a contract with them though.Since my friend played for Apollon, I was allowed to participate in the trainings. After a month, they had an Israeli coach. I didn’t know what to do then. I had to leave. You know? I had some offers from teams abroad, but I wanted to stay in Cyprus. It was well paid! I joined olympiakos,but you know? I would definitely join a team abroad if I get some offers now

 

 

You scored twice for Olympiakos, you were apparently fit

 

No, you made a mistake, I scored 4 goals. I had 10 games, I had good games there. I scored 4 times and assisted 6 times. I was the star of the team. I had even some dribbles! Yeah I was good but as you know, the championship games were over so soon

 

Yet the league has finished for about a month. How’s your physical condition

 

It’s one of my problems! You know? I joined Olympiakos to get fit, but the league was over too soon. I didn’t train then. I have to get fit now. As you may have noticed I’m not fit at the moment. But this week is so important to me. I was in the starting line-up in the game against Zambia. I didn’t have trainings. I had a slight injury. But I don’t have any problems now. There are no problems around

 

What’s the difference between the current squad and the team on AFC07

 

The players are so different! There are too many players that I don’t know. But some familiar ones are still here. Well, I can’t tell you which team is better yet, I see good players in the trainings, but I can’t judge which team is better

 

Daie invited you to the national team once again, how’s his coaching

 

Daie used to be a football player, the captain. We didn’t have any problems. We were friends. But now things have changed. Daie is the coach. So he has supposed to be changed. When a player becomes the coach, he should be changed. You know? He should get more serious. I think Daie is a good coach. He has discipline. This is the most important term in the team. The team won’t be successfull without discipline.

 

You were invited to the national squad after the AFC07 cup. But why you didn’t join the team

 

Yes I didn’t! that time there was nothing left in the team. No coach! No federation! They just made up a friendly match and asked me to join the team. I wasn’t fit. What could I do? I refused to join the squad. Nothing was going right. But now, Daie is the coach. Everything is going to be alright

 

 

Do you still think seriously about the national team? You had two delays on TM.after the AFC07 and previously after the world cup. I know some issues offended you, you may have less desire to play for TM now

 

My problem is that I didn’t get things seriously! I made friends with everyone. I got many buddies. But then I heard manythings. I heard that some people were backbiting me. Now there’s a wall between me and the others. You know? How should I know that who is the wrong one  and who is a correct person? You're just asking me why I look sad. I may become the same man again, but then they would start bashing me again

 

 

You mean some people misuse you

 

Yes, you’re right. That’s why I don’t talk to them warmly. I just like to spend my time with Amir(Shahpouzadeh). Sometimes I hear that some people saying:why this German should play in the team? that drives me mad…. You know

 

But it’s not about all the people

 

Sometimes...Some people... I say “some” to prevent misunderstandings. You know, if they don’t want me to be in the squad, they can straightly ask me to leave

 

But as long as the coach wants you, there is nothing they can do

 

I'm not saying the coach doesn’t like me. Iranians should want me. I can’t impose myself to them while they are being ignorant to me

 

But at least people and the management team like you

 

I know they do like me. But you know better how many people like me and how many don’t want me to be here.This is something that neither I know nor you. but I know that the common people like me so much

 

You should know that you’re not supposed to have all the people by your side, some may like you, but it doesn’t mean that all the people should like you

 

I know…but

 

Perhaps you mean they’re jealous to you

 

Yes… you’re right. This is my problem. I don’t know how much,anyway I don’t care about this

 

 

But it doesn't matter that some people are jealous to you, as long as rest of the people and the coach want you

 

Yes, it's much better now.but it’s all about the current time.for example I used to think that Ghale noie doesn’t want me

 

But he revealed that you’re one of his best players after he invited you

 

So why didn’t he invite me after the world cup? Did I play bad? He didn't like my at first, then it got better, but it wasn't good from the beginning.I know that I wasn’t invited on behalf of him

 

You want to know the truth? You weren't invited to TM cause after the world cup it was said that Branco wasn’t a good coach. And they crossed you off cause you were one of his favorite players

 

But you know That was the best team we ever had we had many great players

 

Well.... 
yes, Branco's team was great. in the world cup 5-6 of our players were not fit. Mahdavikia, hashemian, and I. i don't remember the other one's name. We played the games but we were not fit. When 4 key players of a team are not fit, that means alot! the whole team would be messed up

 

My last question is about the game against the Emirates

 

This is the fist time I play against this team. I don’t know them well. I have just watched 2 games of them on TV about two years ago, I thing they have made a progress. We should win the home match then thinking about the away match

 

 

Thanks, any comments left

 

Winking- don’t write bad comments

 

نظرات 5 + ارسال نظر
تینا 1387/03/10 ساعت 12:44 ب.ظ

حیف من که بخوام با تو حرف بزنم!
من چون از تو بدم میاد نظراتو پاک میکنم!!!!!!!!!
دیگه نه شما توی وب من نظر بدید نه من واسه شما نظری خواهم داد!!
ok؟؟؟

ولی من مشکلی با هیچ کس ندارم.

نظرتون رو هم پاک نمی کنم :)

اگر تهمتی می زنید لازم به عذر خواهی نیست٬ اما با دروغ گویی کار رو خراب تر از این نکنید.

هر زمان که مایل باشید می تونید به وب مراجعه کنید.

موفق و پاینده باشید.

ارش 1387/03/10 ساعت 02:22 ب.ظ

عجب مصاحبه ای ...!!!

ما همه ایرانیا پشتش هستیم و امیدواریم ناراحت نباشه

تینا 1387/03/10 ساعت 02:33 ب.ظ

من دروغ نمیگم! سعی نکن با این حرفا کاراتو توجیه کنی...
دیگه نمیخوام چیزی در مورد خودم توی نظرات ببینم!
بای........

دوست عزیز خواهشمندم خونسردی و شخصیت خودتون رو در مقابل من که حداقل دو برابر شما سن دارم حفظ کنید.

اینجا یک وبلاگ عمومی است. لطفا رعایت کنید.

نظرتون رو هم مخصوصا پاک نمی کنم تا بقیه ببینند و خودشان در مورد این قضیه قضاوت کنند.

با سپاس
ایرانی

دخترک کوچه بغلی 1387/03/12 ساعت 11:26 ق.ظ

خسته نباشی ............خیلی مصاحبه خوبی بود مخصوصا اینکه با لحن حرف زدن خودشه...........ای کاش حسودا حداقل جلوی خودش انقر خودشون رو تابلو نمیکردند.......متاسفم

نازنین 1387/03/13 ساعت 06:11 ب.ظ

عالی بود خسته نباشیداگه میشه خودتون یه مصاحبه حضوری باهاش انجامبدید.باتشکر.موفق باشید....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد